جدیدترین های نوروفیدبک و درمان های نوین علوم شناختی آزارا
برای همه پیش میآیید که بخواهند محیط و اطرافیان خود را به گونهای کنترل کند و هر کسی به روش خود این کار را انجام میدهد و تعجبی ندارد که کودک شما هم از همان ماههای ابتدایی زندگی خود بخواهد دیگر را کنترل کند و همه را متوجه خود کند، یکی از این راهها که خیلی هم ساده میباشد مو کشیدن بزرگسالان به وسیله کودک. برای این عمل او دلیل خاصی وجود ندارد ولی کودک فهمیده برای جلب توجه بزرگسالان آنها را به گونهای تحریک کند و مو کشیدن تنها راه میباشد.
محققین بر این عقیده هستند که مو کشیدن کودک همانند کلید روشن و خاموش کردن یک دستگاه برقی میباشد که میتوانیم آن را کنترل کنیم، کودک متوجه است زمانی مو کسی را میکشد او را از انجام کاری بازمیدارد مثلا زمانی که اسباببازیش را اگر کودکی دیگر میخواهد بردارد با کشیدن مو به او هشدار میدهد که این کار را نکند. محققین در علم مهارت شناختی کودک معتقدند که شرایط پیش آمده را کنترل میکند. مثلا میتوانید تصور کنید کودک همبازی او آخرین لوگو بازی را بر میدارد و او با کشیدن مو همبازی خود صدای او را در میآورد و بزرگترها را متوجه این عمل میکند و در این زمان بزرگترها وارد عمل شده و با یک لوگو دیگر این مسئله را خاتمه میدهند و همبازی او متوجه میشود تا دفعه دیگر هنگام برداشتن کمی فکر کند. شاید هم دیده باشید که کودک موهای خودش را میکشد، مطمئن او از یک مسئله عصبی است و اذیت میشود و اگر تلاش کردید و مشکلات پیش آمده را رفع کردید و باز هم این مسئله به دفعات زیاد و بیمورد تکرار شد میتوانید به یک پزشک مراجعه کنید.
با عادت مو کشیدن چه باید کرد
باید به کودک آموزش داد که با این روش به چیزی که میخواهد نمیرسد و باید این رفتار بد خود را ترک کند.
هیچ وقت نباید تصور کنیم که با حواسپرت کردند او میتواند این عادت را ترک کند باید به او آموزش دهیم مثلا زمانی جهت دریافت اسباببازی از همبازی خود مو میکشد بایستی اسباببازی را از او گرفته و به دوستش بازگردانیم و بگوییم «این کار زشت است و نباید مو بکشی» همین سخن کوتاه کافی است. چون کودکان در لحظه زندگی میکند بلافاصله بعد از هر رفتار زشت به او سریع تذکر دهیم و با ندادن اسباببازی او را متوجه کنیم که با مو کشیدن چیزی درست نمیشود.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-چرا کودکتان مو میکشد
زمانی که به گذشته خود میاندیشیم میبینیم قصه گفتن مادرها و مادربزرگها ذهن ما را نوازش میکرد و با زیبایهای کلام آنها شاد و خرسند میشدیم و زمانی از زندگی عادی خود دور میشدیم و همراه کلام آنها به دور دست سفر میکردیم و با ذهن کودکانه خود خیالپردازی میکردیم. هنگامی که از مادران سوال میکنیم از کجا این قصهها را میدانید، میگفتند مادران ما گفتهاند؛ بنابر این نتیجه میگیریم که این قصهسرایها از زمانهای دور انسانها را تحتتاثیر قرار داده است و هر زمانی مادری که میخواست کودک خودش را به آرامش برساند متوسل به قصههای که زبانبهزبان نقل شده، میشد تا صنعت چاپ توانست همین قصهها را جمعآوری کند و بصورت کتاب درآورد.
تاریخچه قصهگویی همواره با انسان بوده و اثرات مثبت و منفی هم به همراه داشته، گاهی یک قصه میتواند اثری در آینده کودک داشته باشد که دهها آموزش چنین اثری را ندارند.
برخی از کودکان دارای اختلالهای رفتاری میباشند. این کودکان معمولا رفتارشان با هم سنهای خود متفاوت است و دارای ویژگیهای خاص میباشند، میزان شرارت و شیطنت آنها از گروه سنیشان بیشتر میباشد. آنها توجهای به دیگران ندارند و حقوق آنان را زیرپا میگذارند و به طور کلی با هر قانون و قوانین مخالفت میکنند. این کودک در محیطهای اجتماعی کنترل بر رفتارهای هیجانی خود ندارند، مثلا نمیتوانند با هیجانهای فرهنگی، سنتی، قومی ارتباط برخورد کرد و این گونه رفتارها در اجتماع باعث میشود که تاثیر منفی برای او به جا بگذارد و نتواند سازگاری با محیط را تجربه کند، و اینگونه کودکان شدیدا در معرض افسردگی قرار دارند. عدم سازگاری با محیط در کودک باعث میشود که کمکم بدرفتاری با دیگران را شروع کنند و از محیطهای مختلف طرد شوند، و این عوامل باعث میشود که کودک کمتر در محیطهای مناسب آموزشی و فرهنگی قرار بگیرد و هر روز وضعیت کودک ناهنجارتر میشود و حتی بزرگترها هم تحمل ندارد و متوسل به تنبیه کودک میشوند.
قصهدرمانی را نمیتوان به عنوان یک روش درمانی محسوب کرد، در قصهدرمانی میتواند خیلی نامحسوس کودک را همراهی کند که ادبیات و روش زندگی خود را تغییر دهد و رفتهرفته خود را در آن قصههای شیرین ببیند و از کجرویهای زندگی خود را تغییر دهد و از آن قصهها روشهای جدید چگونه زندگی کردن را میآموزد بدون آنکه به او امر شود و او یاد میگیرد که چگونه با دیگران روابط اجتماعی و خوب را برقرار کند. بیشتر کودکان از شخصیتهای قصهها و افسانهها تاثیر میپذیرند و خود را در آنها مییابند و سعی میکنند به شخصیت آن افراد نزدیک شوند و در رفتارهای خود را اصلاح میکنند، قصه تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستانسرایی بهشمار میروند.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-درمان روانشناختی کودکان با قصهدرمانی
اولین کلمه ای که بچه بر زبان می آورد چیست؟
احتمالا همان کلمه ای باشد که به وسیله ی آن مادرش را صدا می زند. ممکن است فکر کنیم که فهمیدن کلمه «ماممان» کار آسانی باشد؛ اما حقیقتا پروسه ی پیچیده ای جهت یادگیری این کلمه وجود دارد. حالا این پروسه را به صورت گام به گام برای شما بازگو می کنیم.
زمانی که بچه به دنیا می اید، مغز او مانند برگی سفید و نانوشته است و هیچ چیز در آن وجود ندارد. بخش های مختلف مغز که حواس چندگانه را می فهمند و هنوز چیزی را دریافت نکرده اند. صحیح است که چشم های بچه باز است، اما رشته عصبی که چشمان او را به مغز متصل می کند، همچنان تکامل نیافته است؛ به این دلیل مغز او قادر نیست که چیزی را ثبت کند.
بنابراین بعد از یکی دو ماه که این عصبها رشد یافت، بچه می تواند مادرش را ببیند.
به خاطر تکرار چیزی، مرکز حافظه جهت مرئیات، در مغز بچه رشد می کند. برخوردهای پی در پی وی با مادرش، مکررا ادراکاتی را برایش به وجود می آورد؛ ادراکاتی که همگی در همان مرکز ثبت خواهند شد.
در این مرحله است که کودک می تواند مادر خودش را بشناسد.
زمانی که مادر متوجه می شود که کودکش این مرحله از رشد را پشت سر گذاشته است، شروع می کند که خود را برای کودک معرفی کند؛ یعنی برخی اوقات و گاه و بی گاه به خودش اشاره می کند و به کودک می گوید «مامان» یا «مادر».
در شروع بچه نمی تواند بشنود؛ اما همچنان که عصبهایش تدریجا رشد پیدا می کند؛ قادر به شنیدن می شود. در این زمان به خاطر تکرار، مرکز حافظه ی او برای شنیدن، در مغز او پیدا می شود و به مرور معنی کلمه «مامان» را می فهمد و معنی آن را خوب به ذهن خود می سپارد.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-کودک به چه روشی زبان باز می کند؟
عزت نفس: چگونه به کودکان و نوجوانان کمک کنیم که تصویر بهتری از خود داشته باشند.
عزت نفس یکی از مهم ترین و اساسی ترین کلید های رسیدن به موفقیت است. رشد سطح عزت نفس و اعتماد به نفس درکودکان و نوجوانان برای دستیابی به احساس شادی و موفقیت در زندگی بسیار مهم است. این مقاله قصد دارد که مهم ترین معانی و اصولی که باعث دستیابی کودک شما به عزت نفس می شود را ارائه کند. این مقاله هم چنین مقالات و محصولات دیگری که می توانددر این زمینه به شما کمک کننده باشد را نیز معرفی می کند.
عزت نفس چونگی احساس ما در مورد خود است، و رفتارهای ما به طور و واضح و آشکار انعکاس دهندۀ احساسات درون ماست. برای مثال کودک و یا نوجوانی که عزت نفس بالایی داشته باشد قادر خواهد بود:
به طور مستقل و بدون وابستگی به دیگران کارهای خود را انجام دهد.
از مسئولیت فرار نمی کند و آنها را می پذیرد.
تحمل شکست را دارد و به راحتی ناامید نمی شود.
وظایف جدید را می پذیرد و تونایی های خود را به چالش می کشد.
احساسات منفی و مثبت خود را کنترل می کندو در برابر انها ضعف نشان نمی دهد.
به دیگران پیشنهاد کمک می دهد و از این کار دریغ نمی کند.
در مقابل کودکانی که عزت نفس پایینی دارند رفتارهای زیر را از خود بروز می دهند.
از تجربه کردن اتفاقات جدید خودداری می کند.
احساس می کنند که کسی آنها را دوست ندارد و دیگر افراد نمی خواهند که با او باشند.
دیگران را به خاطر کمبودها و شکست های خودشان سرزنش می کنند.
از نظر احساس متفاوت عمل می کنند و یا حداقل وانمود می کنند که متفاوتند
از اینکه در کوچکترین کارها هم شکست بخورند به شدت احساس ناامیدی می کنند و تحمل آن را ندارند.
از استعدادها و توانایی های خودشان استفاده نمی کنند و از آنها دست می کشند.
به راحتی تحت تاثیر جریان غالب قرار می گیرند و عقاید مستقل از خود ندارند.
والدین بیش از هر شخص دیگری می توانند عزت نفس افراد را در زندگی افزایش دهند و البته این کار، به هیچ عنوان کار سختی نیست. در واقع بسیاری از پدر و مادرها حتی بدون اینکه متوجه شوند رفتارها و حرف های آنها چه تاثیری در کودک و یا نوجوانشان می گذارد این کار را انجام می دهند. در زیر ما پیشنهاداتی ارائه می کنیم تا شما با انجام آنها بتوانید سطح عزت نفس رادر کودکان و یا نوجوانتان بالا ببرید.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-فعالیت هایی که باعث افزایش عزت نفس در کودکان می شود
“خلاقیت مستلزم رفتن به جاییست که تاکنون هیچ کس دیگری به آن وارد نشده است. شما باید شهر امن و راحت خود را ترک کنید و برای کسب بینش و بصیرت به بیابان بروید. آنچه که شما کشف می کنید خارق العاده خواهد بود: شما در واقع خودتان را کشف می کنید”-آلن آلدا-
آیا شما به اینکه فرزندتان به بالاترین درجه خلاقیتش برسد علاقه مندید؟مسیر رسیدن به تفکرخلاقانه مسیر مستقیمی نیست،اما نشانه هایی و جود دارد که می تواند به ما در پیمودن راهمان کمک کند.
دراینجا ده راه برای بالابردن خلاقیت کودکان ارائه شده است:
1-اجازه اشتباه کردن بدهید:
کارول داوک، پژوهشگر استفورد و نویسنده:”طرز تفکر،روانشناسی جدید موفقیت” بیان می کند که بچه هایی که از شکست می ترسند، به احتمال کمتری به صورت خلاقانه فکر می کنند.اگر فرزند شما وقتی که اشتباهی می کند ناامید می شود، سعی کنید به او چنین چیزی بگویید:”ما چطور می توانیم نتیجه را تغییر دهیم؟” یا “تو چطور می توانی دوباره آن را انجام دهی؟”.من دوست دارم همانطور این امر را شکست رو به جلو بنامیم و به اشتباهات به عنوان فرصت مناسبی برای رشد بجای شکست نگاه کرد، به این قضییه بپردازم.
2-کثیف کاری کنید:
بسیاری از ما یک فضای تمیز را دوست داریم و وقتی شرایط از دستمان خارج می شود و الودگی به بار می اید احساس ضعف می کنیم. با این حال، وقتی که بچه ها در حال انجام فعالیت خلاقانه هستند، کثیفی و آلودگی به سرعت می تواند زیاد شود. دفعه بعدی که کودکتان می خواهد نقاشی کند یا می خواهد یک کیسه از گلوله های پنبه ای را درتمام زمین پخش کند، اتاقی را برای انجام این کارها او فراهم کنید (و یا مکانی دربیرون برای او فراهم کنید). شما ممکن است بشدت مخالف کثیفی باشید، اما مزایای خلاقیت از این ناراحتی موقت بیشتر است.
3-تلاش را تحسین کنید:
ما همه درمورد اینکه پاداش چطور می تواند مانع تفکر مستقل یک کودک شود، زیاد شنیده ایم. در کتاب کوهن: “مجازات شدن توسط پادشاهان نوشته شده: با اعطای ستاره های طلا، طرح های تشویقی، تمجید و ستایش، وامثال اینها مشکل به بار می آید به طوری که پاداش ها، منجر به افزایش انگیزه مردم برای کسب پاداش های بیشتر می شود”(آنچه که مردم به خاطرش کار درستی انجام میدهند پاداش است و نه تحول درونی خودشان).
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-ده روش برای افزایش خلاقیت کودکان و نوجوانان
ممکن است عجیب به نظر برسد که بچه هایی که به دیگران صدمه میزنند بچه هایی هستند که در واقع ترسو هستند!
ترسهایی که منجر به ایجاد مشکل در کودک آسیب رسان می شود، معمولا ریشه در تجارب ترس اولیه در زندگی اش دارد، با وجود اینکه کودک به هیچ وجه ترسو به نظر نمی رسد!
کودک وحشت زده برای مدیریت ترسش، رفتارهای پرخاشگرانه ای را تولید می کند که این رفتارها هر زمانی که او احساس تنش کند، شعله ور می شوند. به جای گریه یا صحبت کردن، وقتی که از چیزی میترسد، وحشت زده و هول می شود، و این امر ترسش را تشدید می کند طوری که نمی تواند درخواست کمک کند.
به منظور کمک به یک کودک ترسو، لازم نیست که حتما دلیل ترسو بودنش را بدانید. آنچه که لازم است انجام اقداماتی برای افزایش حس ایمنی اش و برقرار کردن ارتباط با شماست، چه پدر مادر او باشید چه یک مراقب و یا یک دوست محبوب او. همچنین شما باید اقداماتی برای جلوگیری از هرگونه اسیب رساندن تکانشی او به دیگران انجام دهید.
همانگونه که شما با او ارتباط برقرار می کنید و از او محافظت می کنید، کودک احساسات اتشینی که وی را به کتک زدن سوق می دهد با شما در میان می گذارد. گوش دادن به احساسات یک کودک در حالی که مانع از آسیب رسانی او به شخص دیگری می شوید، به او اجازه می دهد تا ترس های پنهانش را آزاد کند. بنابراین او آرام می شود و به دیگران به عنوان دوستانش نگاه می کند نه به عنوان یک تهدید. در زیر روش هایی برای مقابله با این رفتارهای ذکر شده اند:
اول، یک ارتباط قوی تر بسازید:
فرصت هایی را برای ارتباط بیشتر و کامل تر ایجاد کنید. صرف کردن زمان های خاص برای او ابزاری است که برای ایجاد ارتباط،ایده آل است. اگر او بچه خودتان است، تلاش کنید که یک زمان خاص کوتاهی را در همان اوایل روز به او اختصاص دهید، شاید به محض بیدار شدن، به طوری که کودک شما روز را با پیشنهاد شما درباره ی آنچه که او می خواهد برای 5 یا 10 دقیقه اول روز انجام دهد، آغاز کند. این کار را با صمیمیت انجام دهید، با مهربانی به او توجه کنید.
این کمک می کند که یک کودک بفهمد که برای شما مهم است، حتی با وجود خواهر و برادرهای دیگر، یک برنامه ی صبحگاهی و یا تماس های تلفنی در ابتدای روز که شما باید به آنها هم بپردازید.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-توقف کتک زدن بچه های دیگر
«بازی کار کودکان است» ماریا مونتسوری
بازی برای رشد سلامت کودکان و نوجوانان ضروری می باشد. تحقیقات نشان داده است که 75 درصد از رشد مغزی پس از تولد رخ می دهد. فعالیت هایی که کودکان درگیر آنها می شوند باعث تحریک و تاثیر بر روی الگوهای ارتباطی سلول های عصبی مغز آنها می شود. این روند در رشد حرکتی ظریف و درشت، زبانی، اجتماعی شدن، خود آگاهی، بهزیستی هیجانی، خلاقیت، حل مسئله و یادگیری مهارت ها تاثیر می گذارد.
بیشترین نقشی که بازی می تواند در کودکان داشته باشد این است که کودکان را برای تصمیم گیری و تمرین فعالیت هایی که باعث تسلط آنها می شود فعال نگه می دارد. آنها باید تجربه ای از طیف گسترده فعالیت ها (هنر، موسیقی، زبان، علم، ریاضیات، روابط اجتماعی) را داشته باشند زیرا هر یک از آنها برای رشد مغز یکپارچه و پیچیده کودکان مهم هستند. بازی می تواند بین توانایی حسی- حرکتی، شناختی، اجتماعی- عاطفی ارتباط برقرار کرده و محیطی ایده آل برای رشد مغز فراهم سازد.
ارتباط بازی و رشد کودکان
بر طبق نظریه ی مونتسوری ابعاد ضروری بازی عبارتند از:
داوطلبانه، لذت بخش، هدفمند و خود به خود باشد
توسعه ی خلاقیت کودکان در مهارت حل مشکلات، مهارت های اجتماعی، مهارت های زبانی و مهارت های جسمی.
کمک به رشد خلاقیت و ایده های نو در کودکان
کمک به کودک برای انطباق با جامعه
کمک به کودک برای کنار آمدن با مشکلات عاطفی
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-ارتباط بازی و رشد کودکان
فرزندان های ما درحال شایسته تر شدن و مستقلتر شدن هستند. انها بیشتر وقت خود را به دور از نظارت ما میگذارنند. انها نیاز دارند تا بلوغ در حال رشد خود را بشناسند و در همان زمان انها هنوز کودک هستند و به حمایت، راهنمایی و مقررات ما احتیاج دارند. برای تنظیم محدودیتهای موثر ما باید هردو طرف این معادله را به خاطر بیاوریم.
بهترین شانس ما برای برقرار کردن قوانین موثر، از طریق بحث با نوجوانان در حال بلوغمان است با درنظرگرفتن اینکه در زندگی انها چه میگذرد، انها چقدر قادر به احساس مسئولیتهای خود هستند و چیزی که ما به عنوان والدین برای دستیابی به ارامش ذهنی به ان نیاز داریم.
برخی از قوانین “موقعیتی” هستند و از یک خانواده به خانواده دیگر متفاوتند. ما این قوانین را ایجاد میکنیم زیرا بدون انها زندگی غیر قابل تحمل است و این قوانین معمولا شامل دانستن اینکه فرزندان ما کجا هستند وقتی که در خانه نیستند، اجازه نداشتن برای صحبت گستاخانه با ما و قوانین جدی در مورد تجاوز و خشونت در برابر دیگران است.
بحثهای دیگر- مانند پول توجیبی، ساعات منع رفت و امد، کارهای منزل و تکالیف – به میزان مختلفی از انعطافپذیری احتیاج دارند وابسته به اینکه چقدر نوجوان مسئولیت پذیر است. تحصیلات برای تمام والدین مهم است و ما میخواهیم فرزندانمان در مدرسه موفق باشند و متاسفانه همانطور که انها بزرگ میشوند ما کنترل خود را روی اینکه انها چطور تکالیف خود را انجام میدهند و کیفیت کارشان از دست میدهیم. برای اینکه خود را ایمن نگه داریم و برای اجتناب از مجادله پیوسته، قوانین درمورد تکالیف و مدرسه باید ثابت و سازگار باشند.
والدین و معلمان: نوجوانان و مشکلات اموزشی
بهترین راه برای پیشنهاد این قوانین، بحث با نوجوانتان درمورد مدرسه، تکالیف و اهداف آینده است. اگر انها بفهمند که چرا شما نگران کارهای مدرسه انها هستید و بتوانند منافعی که موفقیت در مدرسه برای انها دارد را تشخیص دهند، شما بر یک مانع بزرگ غلبه کرده اید. یک راهی که نوجوانان تصمیم میگیرند که ایا ما بدرستی به زندگی انها علاقه مند هستیم، بوسیله قضاوت درمورد اینکه چقدر ما درگیر در فعالیتهای مهم انها هستیم، است.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-والدین و معلمان: نوجوانان و مشکلات اموزشی
چگونه آن را انجام دهیم!
گام اول: چیزهایی را به کودکان خود در مورد اضطراب یاد دهید.
این یک گام نخست بسیار مهم است، زیرا به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا درک کنند چه چیزی برایشان اتفاق می افتد زمانی که آنها اضطراب را تجربه می کنند. به کودک خود اجازه دهید تا بداند که تمام نگرانی ها و احساسات بدنی که تجربه می کند، اسم دارند: اضطراب. به کودک خود کمک کنید تا واقعیت ها را در مورد اضطراب بفهمد.
واقعیت اول: اضطراب واکنشی طبیعی و سازگارانه است تا به ما کمک کند برای خطر آماده شویم.
واقعیت دوم: اضطراب می تواند به مشکل تبدیل شود زمانی که بدن ما به ما بگوید که خطری در پیش است در حالی که در واقع خطری وجود ندارد.
گام دوم: آموزش به کودک درمورد اضطراب اجتماعی
به کودک خود یاد دهید که گاهی اوقات ما از اینکه کنار مردم باشیم یا کاری را در حضور دیگران انجام دهیم، می ترسیم. این موقعیت ها می توانند احساسی را همانند بودن روی صحنه (استیج) به ما بدهند. و ما نگران این هستیم که ممکن است کار خجالت اوری انجام دهیم یا اینکه دیگران فکر بدی درمورد ما بکنند. به کودک خود اجازه دهید تا بداند که شما ابزاری به او خواهید داد تا وی را در رویارویی با اضطراب یاری دهد و به تدریج با ترس هایش روبرو شود.
به کودک اجازه دهید تا بداند که اضطراب اجتماعی معمولا شایع است و آنها تنها افرادی نیستند که چنین احساسی دارند.
راهبردهای فرزند پروری برای کودک و نوجوان با اضطراب اجتماعی
گام سوم: جعبه ابزار کودکتان را بسازید
شما می توانید با دادن ابزارهایی برای مدیریت اضطراب، به کودک خود کمک کنید. این ابزارها به کودک کمک خواهد کرد تا مهم ترین گام –رویارویی با ترس هایش- را تمام کند. برای اختلال اضطراب اجتماعی، ابزارهای موجود در جعبه ابزار عبارتند از:
ابزار شماره 1: یادگیری آرامش و ریلکس بودن
یک ابزار شامل کمک به کودکتان برای یادگیری آرامش داشتن است. دو استراتژی می تواند کمک کننده باشد:
1: تنفس آرام: کودک شما می تواند با استفاده از این استراتژی به سرعت آرام شود. برای کودک توضیح دهید که ما هنگام اضطراب، سریعتر تنفس می کنیم. این حالت ممکن است باعث شود ما احساس گیجی و حواس پرتی کنیم. که ممکن است باعث افزایش اضطراب ما شود. تنفس آرام به معنای تنفس آهسته و منظم از طریق بینی است.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-راهبردهای فرزند پروری برای کودک و نوجوان با اضطراب اجتماعی
تسهیل پیوند کودک با معلم و همکلاسی هایش
کودکتان دیگر مثل یک بچه ی بزرگ هر روز به مدرسه می رود. اما به جای شور و اشتیاقی که شما انتظار آن را دارید، بسیاری از روزها به خصوص روزهای شنبه را می بینید که کودکتان با گریه و یا دل درد به مدرسه می رود. او تمارض نمی کند. این عکس العمل به دلیل اضطراب هایی است که بر روی بدن کودک تاثیر می گدارد، و این اضطراب ها به خصوص در کودکان ممکن به ناراحتی معده منجر شود. ولی نگران نباشید، این مسئله که کودکان برای رفتن به مدرسه نیاز به کمک ها و سازگاری هایی داشته باشند غیر معمول نیست. در اینجا ده نکته بیان شده است که در این رابطه می تواند کمک کننده باشد.
1. تسهیل برقراری ارتباط کودک با معلمش.
کودکان نیاز دارند که با یک بزرگسال که به آنها احساس امنیت می بخشد ارتباط برقرار کنند. بنابراین زمانی که آنها با والدینشان نیستند، نیاز دارند که دلبستگیشان را به سمت معلمشان سوق دهند، و یا اینکه انها ممکن است انقدر اضطراب داشته باشند که نتوانند آرامش خود را به دست بیاورند و به فرایند یادگیری بپردازند. اگر شما متوجه شدید که کودکتان از رفتن به مدرسه احساس خوبی ندارد، بلافاصله با معلمش مطرح کنید. فقط کافی است که به معلمش بگویید که به نظر می رسد که فرزندم هنوز خود را با مدرسه اخت نکرده است، و شما امیدوار هستید که او بتواند توجه ویژه ای به کودکتان داشته باشد که کودکتان احساس کند که در خانه ی خودش است. هر معلم با تجربه ای این مسئله را درک می کند و توجه بیشتری برای کمک به کودکتان خواهد کرد. بسیاری از معلمها کارهای ویژه ای به کودک می سپارند، که کودک می تواند با آن ارتباط برقرار کند و هر روز می تواند وظیفه ی خود را انجام دهد.
2. برقراری ارتباط کودک با دیگر کودکان
کودکان نیاز دارند که حداقل با یک کودک ارتباط برقرار کنند. اگر متوجه شدید که فرزندتان با این مسئله مشکل داردبا معلمش در میان بگذارید. از کودکتان بپرسید که کدام یک از بچه های مدرسه را دوست دارد که برای بازی کردن دعوت کند. اگر کودکتان در رابطه با پاسخ دیگر کودکان برای دعوت به بازی احساس راحتی ندارد، شما می توانید همواره یکی از کودکان را با مادرش بعد از مدرسه به بستنی دعوت کنید، یا اینکه برخی از اقوام را برای شام شب جمعه دعوت کنید.
شما تنها نیاز دارید که پیتزا تهیه کنید، و بعد از صرف شام، کودکان در اطراف خانه مانند دو دوست قدیمی با هم به بازی و مسابقه خواهند پرداخت. و چه کسی می داند؟ شاید شما و دیگر والدین بتوانید این مسئله را به این راحتی حل کنید.
3. به کودکتان راه حلی را نشان دهید که بتواند در طول روز به شما فکر کند
برای بسیاری از کودکان، بزرگترین چالش خداحافظی کردن و جدا شدن از والدین است. یک مراسم جدایی ترتیب دهید، مانند بغل کردن یا گفتن: «من دوست دارم، تو منو دوست داری، روز خوبی داشته باشی و من ساعت 3 تو را می بینم!». بیشتر کودکان دوست دارند که یک عکس خانوادگی در کیفشان داشته باشند. همچنین بسیاری از کودکان دوست دارند که علامت یا چیزی مربوط به والدینشان در جیبشان داشته باشند، مانند یک قلب کاغذی که کلمه ی عشق بر روی آن نوشته شده است، یا سنگی که آن را با همدیگر در ساحل پیدا کرده اید، اینها چیزهایی هستند که اگر کودک احساس تنهایی کرد به وسیله ی آنها می تواند اطمینان خود را به دست اورد.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-ده نکته برای سازگار شدن کودک با مدرسه
** برای کودکان بزرگترو نوجوانان، تفکر واقع گرایانه برای نوجوانان را ملاحظه کنید.
به طور کلی کودکان نگران ، متفاوت از دیگر کودکان فکر میکنند. برای مثال انها میتوانند به راحتی 101 راه برای اشتباه انجام دادن کارها پیدا کنند. همچنین انها تمایل دارند تا دنیا را تهدید امیزترو خطرناکتر ببینند. اگر یک پدر یا مادر، دیر به خانه بیاید، یک کودک مضطرب ممکن است فکر کند که “مامان تصادف کرده!”. چیزی که کودک شما به خودش میگوید ” گفتگو با خود” نامیده میشود. کودکان مضطرب تمایل به گفتگوبا خود منفی و مضطرب دارند. برخی مثالها شامل:
من در امتحان رد میشوم.
چی میشه اگه من نتونم این کار رو انجام بدم.
هیچ چیزی به خوبی کار نمیکنه.
آنها مرا دوست ندارند.
من احمقم.
من مریض میشم و میمیرم.
اون سگ میخاد منو گاز بگیره.
تشخیص گفتگو با خود برای کودکان مهم است ، زیرا افکار مضطرب منجر به احساس اضطراب میشود که باعث رفتار نارحت میشود. برای مثال:
موقعیت= روز اول مدرسه
افکار مضطرب:
افکار:
وقتیکه من در مدرسه هستم یه اتفاق بد برای مادرم می افتد!
احساسات :
ترس اضطراب نگرانی
رفتار:
نرفتن به مدرسه
اوقات تلخی
گریه
روش دیگر
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-تفکر سالم برای کودکان کوچکتر
عدالت در مشاجره کودکان
مشاجره کودکان در سن های مختلف برای پدر و مادر غیرقابل تحمل است
که گاهی اوقات از روی حسادت اتفاق می افتد.
در مشاجره پسر کوچک معمولا به دنبال جلب توجه و لوس کردن خود نزد خانواده است
که خانواده ها باید مسائل عاطفی را بین آنها به طور برابر توجه کنند.
هیچ وقت آنها را به رقیب هم برای بروز دادن استعداد ها ندانند.
در مشاجره کودکان نباید عجولانه تصمیم رفت
و با خونسردی به قضاوت آنها پرداخت. به مستقل بودن آنها احترام بگذاریم
و قوانین اجتماعی و دفاع کردن از حق خود را به آنها آموزش دهیم.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-عدالت در مشاجره کودکان
کودک برای تسلط پیدا کردن بر والدین در هنگام غذا خوردن بهانه می گیرد
ولی والدین باید در نظر بگیرندکه هرگز برای کودک خود چند نوع غذا را پیشنهاد ندهند
بلکه یک نوع غذا برای تمام اعضای خانواده درست کند ،
پدر و مادر باید در برخورد با کودک هماهنگ باشند و به جایگزینی اقدام نکنند.
دلیل بهانه کودک
اگر کودک در خوردن غذا حس نا مطلوبی نسبت به غذا دارد طرز پخت را تغییر دهید و به میل او درست کنید.
هنگامی که کودک غذای خود را خوب می خورد از او تعریف کنید
ولی در مواقعی که میل به غذا ندارد هرگز به او وعده ندهید
زیرا باعث می شود یاد بگیرد که در هنگام غذا خوردن به خواسته او عمل شود.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-دلیل بهانه کودک در هنگام غذا خوردن چیست؟
آموزش خوش قولی به کودک
دلایل زیادی در بد قولی وجود دارد که یکی از آنها در خانواده صورت می گیرد ،
دیگری در بیرون از خانواده رخ می دهد ، یعنی افراد با عهد شکستن دیگران بد قولی را آموزش می بینند.
باید از کودکی خوش قول بودن را با تربیت صحیح دینی در فرد آموزش داد.
افراد بر طبق قول دادن اعتماد دوطرفه را به دست می آورند
که با وفا نکردن به قول باعث اعتماد نکردن اطرافیان به شخص می شود
که این عوامل پیامدهای منفی به همراه دارد.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-از کودکی خوش قولی را به کودک آموزش دهید